جهان تشیع

جهان تشیع

مقالات علمی، فرهنگی و تاریخی
جهان تشیع

جهان تشیع

مقالات علمی، فرهنگی و تاریخی

ارثیه شوم همجنسگرایی یونانی در اسفار اربعه ملاصدرا

همین ارثیه شوم یونانی در اسفار اربعه ملاصدرا به نام حکمت متعالیه به وضوح آمده است. کلمات زیر بخش کوتاهی از کلمات ملاصدرای شیرازی، صدر المتالهین، واضع حکمت متعالیه و حرکت جوهری است در کتاب اسفاراربعه جلد 7 صفحه 171 در باب عشق به پسرکان  امرد زیباروی آمده است:  
کودکان و نوجوانان به سنی می رسند که حدی از کمالات نفسانی را از پدر و مادر خویش دریافت کرده اند و از اینجا به بعد نیاز به تعلیم استاد دارند و برای همین خداوند در نفس مردان بالغ میل و عشق و محبتی به نوجوانان زیبارو قرار داده است تا این میل مرادن بالغ را به سمت آنها بکشاند تا بتوانند آنها را تحت تعلیم و تربیت خود قرار دهند.
سپس در ادامه می نویسد: 
... بجان خودم قسم، این عشق [عشق به پسران زیباروی] نفس انسان را از درد سرها و سختی‌‌ها نجات می‌‌دهد ... و به همین دلیل برخی از مشایخ و بزرگان عرفان پیروان خود را امر می‌‌کردند که اول این راه باید عاشق شوند ...زمانی نهایت آرزوی عاشق برآورده می‌‌شود که به او نزدیک شود و با او هم صحبت گرددوبا حصول این مطلب ، چیز بالاتری را می‌‌خواهد و آن این است که: آرزو می‌‌کند ایکاش با معشوق خلوت کرده و بدون حضور شخص دیگری با او هم صحبت گرددوباز با برآورده شدن این حاجت ، می‌‌خواهد که با او هم آغوش گشته و او را بوسه باران کند.تا می‌‌رسد به جاییکه آرزو می‌‌کند که:ایکاش با معشوق در لحاف و رختخواب قرار گیرد و تمام اعضای خود را تا جاییکه راه دارد ، به او بچسباند.وبا اینحال ، آن شوق اولیه و سوز و گداز نفس بر جای خود باقی است ، بلکه به مرور زمان اضافه نیز می‌‌گردد ؛ کما اینکه شاعر نیز بر این مطلب اشاره کرده است:با او معانقه کردم باز نفسم به او مشتاق است و آیا نزدیکتر از معانقه و در آغوش گرفتن چیزی تصور دارد؟!و لب‌‌های او را مکیدم ، شاید حرارت درونی من از بین برود ، اما با اینکار فقط هیجان درونیم افزایش یافت. گویا تشنگی من پایان پذیر نیست.1

تایید آقای حسن زاده آملی
ایشان در کتاب ممد الهمم پس از مطلب ملا صدزا می نویسد:
آنچه آخوند ملاصدرا گفته است ، حق است ؛ ولی بهتر بود آشکار نمی‌‌گفت!!2
توجیه ملا هادی سبزواری:
همچنین ملا هادی سبزواری ، که از متابعان مکتب فلسفی ملا صدرای شیرازی است ، در توجیه و دفاع از سخنان و عملکردِ منحرف و فاسد ملا صدرا ، از دین هزینه می‌کند و می‌‌گوید:
"اگر اشکال کنی این عشق کذائی [عشق به نوجوانان زیبارو] چگونه با شریعت مطهره موافق است و جمع می‌‌شود؟ در جواب می‌‌گویم شاید مشایخ و بزرگان رخصتی از رمزها و دقایق شریعت برای این کار پیدا کردند".3

اشکالی مختصر به ملا صدرا
شدت وقاحت در این متن به حدی واضح است که نیازی به نقد ندارد که به شکلی غیر مستقیم عمل قوم لوط را علی رغم وفور آیات و روایات در این باب صحیح می خوانند و راهی برای سلوک عارف می دانند
اما سوالی ابهام برانگیز که باید از جناب ملاصدرا پرسیده می شد این است که : به اعتراف خودتان خداوند در دل مردان بالغ عشق و میل به نوجوانان زیبا روی را قرار داده است تا به این وسیله بتوانند آنها را تحت تربیت خود قرار دهند. حال سؤال این است که آیا فقط زیبا رویان نیاز به تربیت دارند و زشت رویان دیگر نیاز به تربیت ندارند و نباید تربیت شوند؟
1. اسفار: ج ۷ ، ص ۱۷۱. متن کامل عربی را میتوانی در اینجا ببینید
2. مُمِدَّ الهِمَم: ص ۶۰۷.
3. الحکمة المتعالیة: ج ۷ ، ص ۱۷۳ ، دار احیاء التراث العربی - بیروت ، چاپ: سوم.

و اما... در حدود دو سال پیش این مطلب مطلوب قوم لوط در فضای مجازی چرخید و بر برخی گران آمد و دست بر توجیه و تحریف بردند... برخی به فحاشی و توهین پرداختند، برخی دست به کار توجیه شدند و برخی نیز از اساس منکر این مطلب شدند و ادعا نمودند که اسفار اربعه جلد هفت ندارد تا این شاهکار شاهانه جناب صدرا در آن آمده باشد. در اینجا آدرس دقیق متن مذکور را با کروکی کامل ارائه می دهم تا حتی نابینایان نیز آن را ببینند و بخوانند! : اسفار اربعه جلد هفت صفحه 171 چاپ المصطفوی «عشق ظرفاء و الفتیان الوجه الحسان»
برخی دست بر نوجیه بردند و احادیثی در باب جمیل و جمال آوردند تا بدین طریق وقاحت موجود از چهره کریه و منزجر آن برشویند. برخی خود بر ترفند تقطیع دست بردند و ادعا نمودند که متن مذکور تقطیع و تحریف شده است و نویسنده در مقام نقل و نقد است، در حالی که صدرا نه تنها با سماجت تمام بر درستی و تجویز آن پای می فشارد بلکه بر لزوم آن امر می نماید نه بر جوازش.
این مطلب برای افراد آگاه و مطلع از وضوح و بداهت کافی برخوردار است، هر چند برخی با اغواگری فیلسوفانه و با بهره جویی از نام و شهرت صدرا و در پس نقاب برخی چهره ها، برآنند تا این شاهکار شاهانه صدرا را غسل تعمید دهند.
غرب مسیحی و به اصطلاح عصر اسکولاستیک نیز که تحت تاثیر فلسفه ارسطو قرار گرفت‌، هم نظرات افلاطون را در اکثر شئون اجتماعی و سیاسی‌، و طبعا در این مورد‌، ‌پذیرفت‌... برای برخی که تا از دهان غرب نشنوند و با چشم کله هایشان نبینند فیلم الکساندر شاگرد همجنسگرای ارسطو را معرفی مینمایم ببینند، که شنیدن کی بود مانند دیدن!

متن مذکور از ملاصدرا مطلب شاذ و بدیعی نیست که برخی را برآشفته است، این مطلب رونوشتی از فصل پنجم رساله عشق ابن سینا ست و او نیز به تاسی از رساله symposium و ضیافت افلاطون، تحت قاعده «المجاز قنطره الحقیقه» و عشق پاک میان مردان سخن گفته است. به طوری که این سینا معانقه و تقبیل و بوسیدن را بلا مانع می داند اما مباضعه را جایز نمی شمارد. البته ابن جوزی در آثاری چون تلبیس شیطان و المنتظم از شاهد و امردبازی های شیوخ متصوفه و عرفا داستان های شنیع و تکان دهده ای ارائه می نماید که ابدا قابل ذکر نیست.

ملاصدرا تنها به توجیهات و لفاضی های فلاسفه و عرفای پیش از خود صراحت بیشتری بخشیده است. او "پرداختن به غلمان زیباروی و امردان ذی جمال" را در اسفار برای همان هدف علم المعرفة و مشاهده الحق و الوصول الی القرب و معاینة الجمال الاحدی، لازم می‌داند. ملاصدرا فصل مخصوصی برای این موضوع باز کرده است: "الفصل 19 فی ذکر عشق الظّرفاء والفتیان للاوجه الحسان" آنگاه مردمان کرد، ترک و زنوج را نکوهش کرده است که از توان درک این موهبت عاجزند و از بهره‌های آن محروم!

در اینجا کتابی را با آدرس دانلود قرار می دهم، از همجنسگرایی و شاهد بازی سران متصوفه، شیوخ ادبا و عرفا و فلاسفه ... منتها این کتاب دو سر نجس از هر دو سو خطراتی دارد و پیش از دانلود و مطالعه آن به دو مطلب مهم متذکر می شوم:
این کتاب برای محققین و بزرگان مفید است و منابعی را دست می دهد تا برخی دست از توجیه و ماست مالی بردارند... اما مخاطراتی هم در پی دارد که افراد مبتدی و نابالغ را از مطالعه آن برحذر می دارم... چرا که در مسیر مطالعه این کتاب گمان می رود که قباحت موضوع شنیع و مشمئزکننده همجنس بازی به امری عادی و متداول روی گذارد...
دانستن این مطلب که از سقراط تا افلاطون و ارسطو و ابن سینا و ملاصدرا و مولوی و سعدی و حافظ و صدها عارف و شاعر درباری و غیر درباری بدین امر شنیع ترغیب و در مدح و منزلت آن قلم ها سائیده اند، برای خواننده مبتدی این تصور پیش می آید پس چه کسی از بزرگان سخن و عالمان ادب باقی می ماند تا در این وادی شنیع قوم لوط پای ننهاده باشد؟!!
واقعیت امر این است که کمتر کسی است از عارفان و شاعران بنام که چه شعر ها و نثرها در زیبایی و گیرایی پسرکان امرد و نورسته نسروده باشد.
برای همین است که خواننده مبتدی باید خود بر مبنای شرع مبین باشد و دین و عقل در گرو این شخصیت های شهیر که شهره جهان هم هستند نبازد...
اینان دکانداران و دنیا پرستان و شهوت گرایانی هستند که در عین دنیا پرستی و شهوت پرستی ادعاهای بزرگی از زهد و عرفان و دنیا گریزی داشتند اما اغواگرانه با نام های مجازی تعابیر عرفانی، بر اعمال ننگین خود وجهه ای تقدس ماآب هم بخشیده اند... و این از غرایب روزگار است و از دسیسیه شیطان که حرام و شنیع را در قالب ها و شاکله ای زیبا و مباح نمایان ساخته و به خورد مردم متشرع و دین مدار و پاکیزه داده است...
مسئله دیگری که قبل از مطالعه این کتاب باید بدانیم این است که نشر و پخش چنین مطالبی مانند جوک هایی که معروف به قزوینی هست، قباحت و شنیع بودن عمل همجنس بازی را لوث می نماید و از همین روست که می گویم این کتاب مخاطراتی دارد اما چه باید کرد در برابر جمود فکری و توجیه برخی از دوستان که شهره و نامدار بودن این افراد برجسته عالم شعر و عرفان نه تنها دلهایشان را تسخیر کرده بلکه حتی چشمهای سرشان را نیز نابینا ساخته و شگفتا که چنین وقاحت بزرگی را نمی بینند... ناگزیر برای گشودن کور سویی و رخنه گریزی برای دیدن واقعیت گاهی از ورود به تعفن و چرکاب کثافات ناگزیر هستیم. هرچند بوداری تاوان کوچکی است که باید در این راستا پرداخت...
اما گاهی نیز دست به کتاب سازی و تاریخ نگاری می برند و در بلاد تشیع علوی پراکنده و نشر و حشر مینمایند تا عمل شنیع لواط و همجنس بازی را به امری عادی و روز مره در مراوده مردم با یکدیگر مبدل سازند. نمونه بارز و مشخص آن کتاب رستم التواریخ است که به عصر صفوی می پردازد و چه توصیف و داستان های رذل و کثیفی از آن عصر و مردم آن روزگار ارائه نمی کند!
من با مطالعه آن کتاب با قطعیت تمام می گویم که این کتاب به دست مستشرقین اروپایی و بهایی ها تهیه و تدوین و انتشار یافته است!
این کتاب مجهول با نویسنده مجهول و با شرایط اجتماعی مجهول تاریخ سازی ای  بیش نیست تا فضای متشرع و دین مدار و پاکیزه ایران را به ناپاکی بیارایند... کما اینکه تمام تالیفات مستشرقین نه به خیر پدران ما، ... که نیات شوم و پلیدی از تحریف و تشکیک در تشیع را بسط و نشر داده اند.
با این مقدمه کوتاه که براستی از سر احساس سرگشتگی و ناچاری است، آدرس دانلود این کتاب را قرار می دهم:


 لینک دانلود کتاب شاهدبازی

دکتر سیروس شمیسا


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد