فرقه بهار ملغمه ای ناموزون از عرفان (انسان کامل)، ایران باستان (مکتب ایرانی) و منجی گرایی (مهدویت)
«من چون از سالهای پیش از انقلاب موقعی که
۱۵-۱۴ سالم بود امداد الهی، عنایت الهی هر چی که اسمش را می خواهیم
بگذاریم من را وارد یک حوزه ی فکری و حسی کرد که بحمدلله از آن بیرون
نیامدم بلکه هر روز با آن باورمندتر شدم خیلی در این سالها به این فکر کردم
یعنی در این چهل سال که از نظر فکری در حوزه ای هستم و از این حوزه هرگز
بیرون نیامدم یعنی اتفاق نیفتاده و یک روز را هم سراغ ندارم. یعنی ۴۰ سال
در حوزه ای از لحاظ اندیشه، فکر و تحلیل هستم که نصف و یک روز را هم از این
حوزه بیرون نیامده ام».
این جملات بخشی از سخنرانی اسفندیار رحیم مشایی، قطب فرقه بهار است که در مرداد ماه سال 96 ایراد شده است.
در ادامه برخی از فراز های مصاحبه محمود احمدی نژاد درباره مشایی:
اعتراف به پایه گذاری فرقه بهار
«من اول این جمله را تکمیل کنم که آقای مهندس مشایی واضع و پایهگذار
اندیشهی بهار در دوران ما هستند یعنی تبیینکننده و نوآور و خلاق و مبتکر
این ادبیات ایشان هستند. اندیشهی بهاری دربارهی خلقت عالم و خلقت و حقیقت
انسان صحبت میکند».
«مشائیِ عنایت شده»؛ شاه بیت اشعار احمدی نژاد
-در مسائل اجتماعی هم همینطور است. ایشان عمیقترین لایهی علل مسائل
اجتماعی را میبیند. ایشان واقعاً همواره در خدمت به مردم تلاش کرده است.
البته به شما بگویم ایشان این توانایی را مرهون عنایات امام زمان(عج) است.
یعنی آن حقیقت انسانی که اصل بهار بود در وجود ایشان تا حد زیادی شکوفا شده
است. یک عمق نگاهی به ایشان داده شده است. یک نگاه حکیمانه به ایشان داده
شده است. حکمت داده شده است.
-اندیشهها و مواضع مهندس مشایی در عین عرفانی بودن به شدت عقلانی است. ایشان مورد عنایت قرار گرفته است.
نزول آیه تطهیرِ مشایی از سوی احمدی نژاد
«اندیشهها و مواضع مهندس مشایی در عین عرفانی بودن به شدت عقلانی است.
ایشان مورد عنایت قرار گرفته است. شخصیتش رشد کرده، قلبش پاکیزه و تصفیه
شده و الحمدلله این رشد ادامه دارد. نمونه ای از آن بهاری که قرار است در
همهی انسانها شکوفا شود در ایشان میتوان مشاهده کرد. در معاشرت با ایشان
انسان حس نمیکند که آلودگی یا شائبهای در ایشان هست. انگار که آدم با
چشمهی زلالی روبهروست که ذرهای آلودگی در آن نیست. خودیت و فردیت و
منیتی دیده نمیشود. همهاش عشق و محبت است».
مشایی؛ مصداق آیه 20 سوره یس!
«مثلا باید بگوییم که آن آیه قرآن است که «و جاء من أقصى المدینة رجل
یسعى، قال یا قوم اتبعوا المرسلین، اتبعوا من لا یسألکم أجرا و هم مهتدون».
ایشان فریادگر توحید است که دعوت میکند به اینکه چرا دارید هم دیگر را
میکشید؟ از انسان کامل تبعیت کنید. به نظرم ایشان همچنین نقشی دارند. که
با عمل خودش، زندگی خودش هم دارد نشان میدهد./یعنی فرد خاصی مد نظرتان
...است؟ روی این موضوع، من نرفتم تشریح یا پیدا کنم. میشود این کار را فکر
میکنم ایشان مصداق این آیه است. مصداق اینکه چند جا در قرآن داریم «و
جاء من أقصى المدینة رجل یسعى، قال یا قوم اتبعوا المرسلین».
عطر وجود مشایی!
«ببینید امام تجلی رحمت خداست. نمیخواهم بگویم آقای مهندس مثل امام است.
ولی یک عطری در وجودش پیدا شده. واقعا ایشان مظهر محبت و لطف است حتی به
مخالفیناش، بلکه به بدترین مخالفیناش. در مقابل توهینها و افتراها
میگوید؛ نمیدانند، اطلاع ندارند، اشتباه میکنند. خیلی زود گذشت میکند و
جوانمردی به خرج میدهد. من بیش از سی سال است که با ایشان مراوده دارم.
اصلا ندیدم پشت سر کسی حرف بزند. ندیدم حتی پشت سر دشمنترین دشمنانش هم یک
کلمه بگوید. اصلا در کنار ایشان بودن احساس آرامش است. هیچ دغدغهای ایجاد
نمیکند. یک زلالیتی در اندیشه و روح و روان و رفتار ایشان وجود دارد».
هدیه بی عبا و عمامه الهی!
«آقای مهندس یک هدیه الهی به زمان ما است. اینها خیال میکنند هر هدیه
الهی فقط باید در عبا و عمامه دربیاید. اینطوری نیست. من برای عبا و عمامه
خیلی احترام قائل هستم ولی میخواهم بگویم این تفکر غلط است. خدا که
دستاش بسته نیست. یک فردی به نام آقای رجبعلی خیاط میفرستد، خب هیچ عبا و
عمامه هم ندارد».